جدول جو
جدول جو

معنی پیروز گشتن - جستجوی لغت در جدول جو

پیروز گشتن
پیروز شدنفاتح شدنظفر یافتن غلبه کردن: چو پیروز گشتی تو بر ساوه شاه بر آن بر نهادند یکسر سپاه... (فردوسی)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فیروز گشتن
تصویر فیروز گشتن
پیروز گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
پیروز گردنده فیروز گرد: بهر جا که روی آری از کوه و دشت بهی بادت از چرخ پیروز گشت. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
مانند فیروزه برنگ پیروزه: تو پنداری که نسرین و گل زرد بباریده است بر پیروزه گون لاد. (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیروز شدن
تصویر پیروز شدن
غالب گشتن، ظفر یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
پیر شدنپیر گردیدنکهنسال شدن: تو روی دختر دلبند طبع من بگشای، که پیر گشت و ندادم بشوهر عنین. (سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار